سر استخوان هاي رانم سياه شده بود.دردش زياد بود. مسكن نداشت. بايد تحمل ميكردم. ولي جراحي كردم. اولين قدم رو كه بعد از جراحي بدون عصا برداشتم همه از خوشحالي گريه ميكردن چون هيچ كدوممون فكر نميكرديم كه من بتونم روزي بدون عصا راه برم. به يك ماه نرسيد كه كاراي خودم رو خودم انجام ميدادم. من حتي يك جلسه هم فيزيوتراپي نرفتم.
بیشتر بخوانید »